☂دخمــــــــل دخمـــــــلا☂
هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه!!! ولی حداقل من یادش دادم که وقتی شکست ، لبه ی تیزش دست کسی رو که شکستش نبره...!
نظرات شما عزیزان:
سلام عزیزدلم مرررر30 ک سرزدی منم لینکیدمت گلم....
باازم بیا ابجی... ناتاناییل عاشق:سلام خواهش میکنم گلم...حتما
بچه اهوازی؟
ناتاناییل عاشق:نه والا
دلم همچو اسمان
پر از ابرهای بارانیست ای کاش دلم امشب بگرید شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند ........ ناتاناییل عاشق:به به....به به....به به ....شمام دست کمی ازحافظ ندارین ها؟؟؟یه اسفندی چیزی واسه خودتون دودکنیدها
داشتم فراموشت می کردم اما باز دوباره دیدمت
تو غمها غوطه ور شدم چرا؟ داشتم فراموشت می کردم اما تا صدات رسید به گوش من شکستم بی صدا چرا؟ داشتی می رفتی از خیال من خزونی بود بهار من دیدم تو رو خزونم جون گرفت این قلب سرد و ساکتم دوباره با نگاه گرم و بی ریا و عاشقت زبون گرفت چرا دوباره اومدی صدا رو جون دادی گل بهارو زخم دل دوباره تازه شد شوق نگاه خستمو دوباره دوختی اخر ستاره حسرتم بی اندازه شد یا راحتم کن و واسه همیشه این دلو بکن ز رییشه از خیال سرد من برو یا باغبون شو و بهارو باز نشون بده گلارو تو وجود خسته ام برو داشتم فراموشت می کرم اما باز ... ناتاناییل عاشق:ممنون ازاین همه لطفتون دوست عزیز
دلم گرفته است
به کدامین دلیل مبهم؟ دل تنگی همیشه ماندنی است من می مانم و دل من من می مانم و یاد دل تو می دانم می دانم رفتنت را به کدامین گناه تکرار می شود حلقه ی بی قراری نیاز عشق تنهایی راه فرار چیست؟ ماندنی کیست؟ چیست؟ شک و تردید پایانی ندارد خستگی ها ارامی ندارد همه و همه و همه به خود می نگرند گم شده ام در پس لبخند همیشگی ام مهربانی لکه ایست خشک شده امنیت گم شده خود را در کدامین تقدس بجویم؟ انتها کجاست؟ سر اغاز کجاست؟ از سردرگمی خسته ام جواب کجاست؟ ناتاناییل عاشق:....
بر لبانم غنچه لبخند پژمرده است
نغمه ام دلگیر و افسرده است نه سرودی نه سروری نه اوازی نه شوری زندگی گویی ز دنیا رخت بسته است یا که خاک مرده روی شهر پاشیده است این چه ایینی چه قانونی چه تدبیریست من از این ارامش سنگین و صامت عاصیم دیگر من از این اهنگ یکسان و مکرر عاصیم دیگر ミ★ミミ★ミ کلبه تنهایی امیرعلی ミ★ミミ★ミ
ساعت17:38---27 تير 1392
نمی خواهی دستانت را به دستانم بسپاری؟
نمی خواهی میزبان دلتنگی هایم باشی؟ نمی خواهی حلقه یاس های سپید را به گردنم بیاویزی؟ نمی خواهی شبنم های اشتیاق به چشمانم هدیه دهی؟ نمی خواهی گونه هایم را با شفافیت شرم بیامیزی؟ نمی خواهی دوباره به معصومیت نگاهم سوگند بخوری؟ نمی خواهی زمزمه کنی به عظمت اشکی که در دیده ات می درخشد به عظمت سکوتی که در زندگی ات جاریست و به عظمت تمام دل شکستگی های بی صدایت همیشه کنارم خواهی ماند نمی خواهی در حضور ستاره ها نجوا کنیم؟ نمی خواهی از شکوفه های سپید به موهایم بیاویزی؟ نمی خواهی باغ ارزوهایم را اردیبهشتی کنی؟ نمی خواهی ...... ناتاناییل عاشق:جالبه.... کی با اشکای تو یه اسمون ستاره ساخت کی بود که به نگاه تو دلش رو عاشقونه باخت کی بود که با نگاه تو خواب و خیال عشق و دید کی بود که واسه تو از همه دنیا دل برید نگو کی بود کجایی بود اون که برات دیوونه بود رو خط به خط زندگیش از عشق تو نشونه بود من بودم اون که دلش رو ساده به پای تو گذاشت اون که واسش بودن تو به غیر غم چیزی نداشت من بودم اون که دل اخر عشق تو رو خوند اون که به جای عاشقی حسرتشو به دل نشوند حسرت دوست داشتن تو همیشگی بود
از زندگی پرسیدم چرا اینقدر سختی ؟
زندگی با لبخندی پاسخ داد " شما آدم ها هیچگاه قدر راحتی را نمی دانید" ناتاناییل عاشق:تشکر |
|
|
.: طراحی قالب وبلاگ : نایت اسکین :. |